کد مطلب:35572 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:141

قتل عثمان و جنگ جمل











هنگامی كه از مدینه برای پیكار با طلحه و زبیر و پیروان عایشه (جنگ جمل) به سوی بصره می رفت، این نامه را به اهل كوفه نگاشته است:


ز سوی علی (ع) بنده ی كردگار
گزارش به انصار كوفی تبار


ز عثمان بگویم كنون ماجرا
بدان سان كه بیننده بیند بجا


علیه خلیفه برآشوفتند
در جنگ و كین مردمان كوفتند


نبودم بجز یك تن اندر میان
كه می گفتم اندرز بر مردمان


به عثمان بسی پند گفتم عیان
مگر صلح گردد پدید از میان


در این ماجرا طلحه خود با زبیر
نبودند در راه اصلاح و خیر


فشاندند دامان بر آن تیز تف
به بالین او رفته خنجر به كف


بلی، عایشه با دلی پر ز كین
همی بود بر پیشوا خشمگین


چنان شعله برخاست كز دود آن
ز عثمان چنین تیره شد دودمان


بكشتند عثمان چه زیبا چه زشت
چنین بسته شد دفتر سرنوشت


فشردند دستم به بیعت به دست
به من پیر و برنا چنین عهد بست


كسانی كه كشتند عثمان چنان
به خون خواهیش بسته اینك میان


فریبنده ز این راه بر مردمند
به بصره پی رزم اردو زدند


مپرس از مدینه كه چون دیگ آب
بر آتش نشسته است در پیچ و تاب


ز دود بلا شد افق تیره رنگ
كه آیینه دین گرفته است زنگ


شما مردم كوفه پیروز و راد
شتابید سویم در اجرای داد


بسیجید دنبال من بی گمان
كه هستید خود از عرب پشتوان

[صفحه 314]


صفحه 314.